مناجات اميرالمومنين(منتظران ظهور)
حقانيت و اثبات اميرالمومنين و دعا براي فرج امام زمان

بابا نگاه پر شررم درد می کند

قلب حزین و شعله ورم درد می کند

از بس برای دیدن تو گریه کرده ام

چشمان خیس وپلک ترم درد می کند

از بعد نیزه رفتن راس عمو ببین

سر تا به پای اهل حرم درد می کند

آهسته بوسه گیرم از آن جای خیزران

دانم لبانت ای پدرم درد می کند

از کوچه های سنگی کوفه زمن مپرس

آخر هنوز بال و پرم درد میکند

با هر نوازشی که زباد صبا رسد

این دسته موی مختصرم درد میکند

ناقه بلند بود و نگویم چه شد ولی...

چون فاطمه پدر، کمرم درد می کند

بابا ببین شبیه زنی سالخورده ام

دستم، تنم، سرم، جگرم درد می کند

مدیون عمه ام که نفس می کشم هنوز

جسم کبود همسفرم درد می کند

هر جا که گوشواره ببینم از این به بعد

زخمی دوباره در نظرم درد می کند

شاعر:هاشم طوسی

هم بازیانم نیستند، امشب کنار بسترم

قاسم، عمو عبّاس، عبدالله، داداش اکبرم

یادت می آید من چقدر آسوده می خوابیدم آن

شبها که می خندید در گهواره ی خود اصغرم؟

امشب ولی بدخوابم و هی خواب می بینم چهل

اسب بزرگ سرخ مو رد می شوند از پیکرم

بر گونه ام جای چهار انگشت می سوزد عمو!

زخم است، تاول تاول است انگشتهای لاغرم

بابا! برای من نخر آن گوشوار نقره را

حالا که هی خون می چکد از گوشهای خواهرم

بابا لبش را بسته و دیگر نمی بوسد مرا

دیگر نمی گوید به من «شیرین زبانم، دخترم»

من دختر خوبی شدم آرام می خوابم فقط

امشب نمی دانم چرا هی درد می گیرد سرم

شاعر:پانته آصفایی

گل سر نیست ولی موی سرم هست هنوز

تن من آب شد اما اثرم هست هنوز

جای سیلی زروی گونه من پاک نشد!

ردشلاق بروی کمرم هست هنوز

می توانم بخداباتو بیایم بابا

جان زهرا کمی ازبال وپرم هست هنوز

گفتم ای دختر شامی برو وطعنه نزن

سایه رحمت بابا به سرم هست هنوز

منکه از حرمله وزجر نخواهم ترسید

دختر فاطمه هستم جگرم هست هنوز

گفت که می زنمت اسم پدرراببری

گفتم ای زجر بزن چون سپرم هست هنوز

همه دم ناز کشیدو به دلم تسکین داد

جای شکر است که عمه به برم هست هنوز

بازمین خوردن من دیده خود می بندد

شرم در چهره ساقی حرم هست هنوز

خاطرت هست که قنداق علی خونی بود؟

همه خاطره ها در نظرم هست هنوز

غصه معجر من رانخوری بابا جان

پاره شد معجرم اما به سرم هست هنوز

شاعر:مهدی نظری

هنگام رفتن تو چه لشگر شلوغ شد

شاید برای غارت پیکر شلوغ شد

اینها برای قتل عمو نقشه داشتند

گودال تو چرا دوبرابر شلوغ شد

دیدم همینکه پیکرت افتاد روی خاک

بازار کار نیزه وخنجر شلوغ شد

هرکس برای کشتن تو ضربه ای زدُ

کم کم برای بردن یک سرشلوغ شد

رفتی وعمه ماندُ یتیمان بی پناه

خیلی برای غارت معجر شلوغ شد

چشم تمام لشگریان سمت خیمه بود

وقتی بریده شدسرت این ور شلوغ شد

بابا سوار ناقه عریان که می شدیم

دور رباب وعمه وخواهر شلوغ شد

اموال خیمه هات به چوب حراج خورد

بازار کوفه جمعه آخر شلوغ شد

گفتیم ازدری که کسی نیست رد شویم

یک مرتبه دهانه آن در شلوغ شد

دیدی همینکه حرف خرید کنیز شد

دور سکینه بود که دیگر شلوغ شد!

در آن خرابه ای که کسی فکر مانبود

تو آمدی ومجلس دختر شلوغ شد

شاعر:مهدی نظری

برگ و برت دست كسی برگ و برم دست كسی

بال و پرت دست كسی بال و پرم دست كسی

خیرات كردن مال من خیرات كردن مال تو

انگشترت دست كسی انگشترم مال كسی

نه موی تو شانه شود نه موی من شانه شود

موی سرت دست كسی موی سرم دست كسی

بابا گرفتارت شدم از دو طرف غارت شدم

آن زیورم دست كسی این زیورم دست كسی

رختت به دست حرمله رختم به دست حرمله

پیراهنت دست كسی و معجرم دست كسی

شاعر:علی اکبر لطیفیان

آمدی و شب سیاه من

عاقبت مثل روز روشن شد

همه دیدند من پدر دارم

روسیاهی نصیب دشمن شد

از همان ساعتی که رفتی تو

خنده بر من حرام شد بابا

مثل تو در غروب روز دهم

عمر من هم تمام شد بابا

«وای از ضربه دوازدهم »

که شده بانی اسیری من

هست زیر سر همان گودال

همه ماجرای پیری من

من بمیرم چه کرده با سر تو

خنجر کند قاتلت بابا

کاش جای تو دخترت می رفت

زیر سم ستور دشمن ها

تا که تو روی نیزه ها رفتی

حرمت ما ز چشم ها افتاد

جای دستی زخمت بر روی

گونه های رقیه جا افتاد

تا که تو روی نیزه ها رفتی

چادرم پاره پاره شد بابا

فکر و ذکر تمام کوفی ها

غارت گوشواره شد بابا

تا که تو روی نیزه ها رفتی

دشمنانت هجوم آوردند

چه قدر وحشیانه و با حرص

بال های رقیه را کندند

شکل زهرا شدن به من بابا

بیشتر از همیشه شد لازم

گشت کرببلا و کوفه و شام

شعبه کوچه بنی هاشم

رفت از دست من النگو و

آمده جای آن غل و زنجیر

چه قدر غربت و اسارت و درد !

دیگر از روزگار هستم سیر

حال که آمدی به دیدن من

رحم بر این اسیر غربت کن

پای من را به آسمان وا کن

عمه را از عذاب راحت کن

شاعر:محمدحسین رحیمیان

 

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد

درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان مناجات اميرالمومنين(م نتظران ظهور) و آدرس monajat1385.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان